بسیاری از شرکتها، طراحی، توسعه، متن نویسی، پشتیبانی و بازاریابی را به انبارهای مجرا تقسیمبندی میکنند. تخصصی شدن کارها در عین این که مزایایی دارد، موقعیتی را میسازد که کارکنان در آن به جای کل محتوا و زمینه برنامه وب، فقط و فقط دنیای کوچک خود را میبینند.
اگر تا جایی که میتوانید گروه خود را متمرکز کنید، گفتگوهای دو طرفه (تفاهم) سازنده در سرتاسر فرایند ایجاد خواهد شد. سامانهای از چکها و حسابها بسازید. نگذارید چیزی در ترجمه از قلم بیافتد. کاری کنید که متن نویسان و طراحان با هم کار کنند. مطمئن شوید که درخواستهای پشتیبانی را برنامهنویسان هم میبینند.
حتی بهتر از آن، افرادی با تواناییهای مختلف استخدام کنید که بتوانند در طول توسعه هر روز کاری متفاوت را بر عهده بگیرند. نتیجه نهایی، محصولی با توازن و هماهنگی بیشتر خواهد بود.
شرکت 37Signals در چهار شهر و هشت منطقه زمانی مختلف پخش شده است. از Provo در یوتا تا کوپنهاگ دانمارک. پنج نفر از ما هشت ساعت با سایرین اختلاف زمانی دارند. یکی از اثرات جانبی مثبت این هشت ساعت اختلاف زمانی، ساعتهای تنهایی است.
در طول روز فقط 4 تا 5 ساعت است که همه ما با هم در حال کار هستیم. در بقیه زمانها، گروهی که در آمریکا هستند، در حالی که دیوید در دانمارک مشغول کار است، خوابند. در سایر اوقات در حالی که دیوید خواب است، ما در حال کار هستیم. این موضوع باعث میشود که ما نیمی از روز را با هم باشیم و نیم دیگر تنها.
حدس میزنید که چه اوقاتی از روز ما بیشترین میزان کار را انجام میدهیم؟ ساعتهای تنهایی. موضوع تعجب آوری نیست. بسیاری از مردم ترجیح میدهند در ساعتهای اولیه روز یا انتهای شب کار کنند -ساعتهایی که کسی مزاحم آنها نیست.
وقتی در دورهای طولانی کسی مزاحم شما نباشد، وارد منطقه تنهایی میشوید. این منطقه، زمانی است که بسیار پربازده میشوید. زمانی است که نیازی نیست بین وظایف مختلف ذهن خود را درگیر کنید. زمانی است که پاسخ دادن به یک پرسش یا دنبال چیزی گشتن یا فرستادن رایانامه یا پاسخ به تیزپیک، وقفهای در کار شما ایجاد نمیکند. منطقه تنهایی جایی است که پیشرفت واقعی انجام میشود.
وارد منطقه شدن، زمان میبرد و برای همین است که وقفه دشمن شما است. مثل خواب rem میماند -شما به خواب rem نمیروید، اول میخوابید و بعد به سوی rem میروید. هر وقفهای باعث میشود از ابتدا آغاز کنید. Rem جایی است که خواب واقعی جادویی اتفاق میافتد.
در محل کار قانونی را تصویب کنید: نیمی از روز را ساعتهای تنهایی قرار دهید. از ساعت 10 صبح تا 2 ظهر (به استثنای ساعت ناهار) هیچکس نباید با دیگری صحبت کند. یا این که نیمه اول یا دوم روز را دوره تنهایی قرار دهید. فقط برای جلوگیری از وقفههای از بین برنده بهرهوری، مطمئن شوید که این دوره تنهایی، متصل بماند.
ساعت تنهایی موفق به معنی ترک کردن اعتیاد به برقراری ارتباط است. در طول دوره تنهایی چت کردن، تلفن کردن یا حضور در جلسات را رها کنید. از پاسخ دادن به نامههایی که پاسخ فوری طلب میکنند خودداری کنید. فقط بنشین و مشغول کار شو.
در مسیر افتادن
همه میدانیم که کارکنان دانش-محور وقتی در «مسیر» قرار بگیرند بهتر از سایر اوقات کار میکنند، همان چیزی که از آن با عنوان «در منطقه بودن» هم یاد میشود و آن زمانی است که آنها به طور کامل بر روی کار خود متمرکز و به طور کامل از محیط اطراف جدا شدهاند. آنها گذر زمان را فراموش میکنند و در طول این تمرکز کارهای شگفتی انجام میدهند. دردآور این است که این در منطقه بودن با یک حرکت از بین میرود. سر و صدا، زنگ تلفن، بیرون رفتن برای ناهار، پنج دقیقه راه تا دستگاه قهوه، و وقفههایی که سایر همکاران ایجاد میکنند (و بویژه وقفههایی که سایر همکاران ایجاد میکنند)، همگی شما را از منطقه بیرون میآورند. زمانی که یک همکار برای پرسیدن سؤالی، یک دقیقه در کارتان وقفه ایجاد کند، و این وقفه تمرکز شما را از بین ببرد، نیم ساعت طول میکشد تا دوباره به بازدهی مناسب برسید. بازدهی شم در معرض خظرهای زیادی است.
Joel Spolsky، برنامهنویس از Fog Greek Software، نقل از (Where do These People Get Their (Unoriginal) Ideas?)
آیا واقعاً به جلسات نیاز دارید؟ معمولاً جلسات زمانی ایجاد میشوند که مفهومی به قدر کافی واضح نباشد. به جای متوسل شدن به جلسه، سعی کنید مفاهیم را سادهتر کنید تا نیازی به جلسه نباشد و بتوانید به سرعت از طریق چت، رایانامه، یا Campfire درباره آن بحث کنید. هدف خودداری از جلسه است. هر یک دقیقه که از حضور در جلسه خودداری کنید، یک دقیقای است که میتوانید به کار واقعی مشغول شوید.
برای «قابلیت تولید» هیچ چیز زهرآلودهتر از جلسات نیست. اینها چند تا از دلایل هستند:
برای اوقاتی که واقعاً به جلسه نیاز دارید (که باید به ندرت اتفاق بیافتد)، این قوانین ساده را رعایت کنید:
کمتر جلسه برگزار کنید
جلسههای زیادی وجود دارند. به جلسات بی معنی و غیر واضح و جلساتی که بیبازده هستند پشت کنید. فقط زمانی جلسهای را تنظیم کنید که موضوع مهمی درباره کسب و کارتان اتفاق افتاده و شما به اطلاعات بیشتر، تصویب یا تأیید چیزی نیاز دارید. حتی در این صورت هم از دعوت همه افراد به همراه برادرشان خودداری کنید. وقت افراد را بی دلیل تلف نکنید.
Lisa Haneberg، نویسنده، نقل از (Don’t let Meetings Rule!)
تجزیه کنید
اضافه کردن افراد به پروژه، هنگامی که پروژه رشد میکند، نتیجه معکوس دارد. یکی از دلایل جذاب، افزایش یافتن مجراهای ارتباطی است. دو نفر آدم فقط میتوانند با هم صحبت کنند، فقط یک مسیر ارتباطی وجود دارد. سه همکار سه مسیر ارتباطی با هم دارند. 4 نفر 6 تا. در حقیقت رشد این مسیرها نمایی است. خیلی زود یادآورها و جلسهها تمام وقت کاری را میبلعند.
راهحل آشکار است: برای کاهش این مسیرهای ارتباطی، گروهها را به گروههای کوچکتر، خودمختار و مستقل تقسیم کنید.
به همین ترتیب، برنامهها را به واحدهای کوچکتر تجزیه کنید. از آنجایی که بیشتر مشکلات ریشه در وابستگیها دارد (متغیرهای عمومی، دادههای منتقل شده بین توابع، سختافزار مشترک و غیره)، راهی برای از بین بردن یا به حداقل رساندن وابستگیهای بین اجزای برنامه بیابید.
The Ganssle Group، (نقل از Keep it Small)
مهمترین چیز در توسعه نرمافزار انگیزه است. انگیزه و محرک موضعی است. اگر چیزی که همین الأن روی آن کار میکنید انگیزهی شما نباشد، آن گونه که شایسته است از کار در نمیآید (مگر این که بخت یارتان باشد). حقیقت این است که احتمالاً چیز مزخرفی خواهد شد.
چرخههای عرضه طولانی مدت از بین برنده انگیزه و محرک هستند. آنها زمان زیادی را بین جشنها ایجاد میکنند. به بیان دیگر، پیروزیهای سریعی که میتوانید آنها را جشن بگیرید بهترین انگیزهها هستند. اگر بگذارید که چرخههای عرضه طولانی مدت پیروزیهای کوچک شما را نابود کنند، انگیزه را از بین بردهاید، و این باعث از بین رفتن محصولتان خواهد شد.
بنابراین اگر در میانه یک چرخه عرضه یک ماهه هستید، یک روز در هفته (یا دو هفته) را به پیروزیهای کوچک اختصاص دهید. از خودتان بپرسید که «چه کاری را میتوانیم انجام دهیم و در 4 ساعت بعد عرضه کنیم؟» و بعد همان کار را بکنید. این کارها میتوانند مواردی مانند زیر باشند:
هر گاه این پیروزیهای کوچک 4 ساعته را پیدا کردید، جشن بگیرید. این کار باعث دلگرمی میشود، انگیزه را بالا میبرد، و مجدداً تأیید میکند که گروه در مسیر درست حرکت میکند.